ღنوشته های صورتی ღ
همه چی اینجا پیدا میشه
|
حالم گرفته دباره...
میبینم اون سه نفری رو که با تمام وجودشون بهم اهمیت میدن...
همونایی که برام بهترینند...
همونایی که وقتی دپرسم خودشونو کشتن تا من بخندم...
همونایی که به خواطر من حاظر شدن دور هم جمع بشن و الان یه گروه 4 نفره برام ساختن...
همونایی که هرچی گفتم قبول کردن...
ولی...
ولی...
حس میکنم به قدر کافی لطفشونو جبران نکردم...
آخه اونا چه گناهی کردن که با آدم عجیب غریبی مثل من دوست شدن؟
کسی که جون به جونش کنی خنده هاش الکیه...
کسی که مدلش دپرسه...
کسی که اینقدر مغروره که حاظر نیست مشکلاتشو بروز بده...
حتی تظاهر میکنه درد رو حس نمیکه...
کسی که...
آره من بدم...
بد ترین آدم روی زمین...
نمیدونم چرا ولی خودمو دوست ندارم...
ولش کن اصلا حال ندارم بنویسم...
گرچه وقتمو تلف کردم کسی که نمیخونه...
نظرات شما عزیزان: